صفحه‌های دارای بیشترین رده

پرش به: ناوبری، جستجو

نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه in range #۲۰۱ تا #۲۵۰.

نمایش (۵۰تای قبلی | ۵۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)

  1. ای دوست، گل سرشته را آبی بس‎‏ (۳ رده)
  2. برخلاف جریان آب شنا کردن‎‏ (۳ رده)
  3. به آب رسیدن‎‏ (۳ رده)
  4. خشت بر آب (یا به دریا) زدن‎‏ (۳ رده)
  5. روی آب افتادن‎‏ (۳ رده)
  6. سرخاب را آب رنگ می‌دهد، وسمه را خواب‎‏ (۳ رده)
  7. آب (فلان) به جوی (بهمان) نرفتن‎‏ (۳ رده)
  8. آب آوردن‎‏ (۳ رده)
  9. لب آب بردن و تشنه برگرداندن (کسی را ــ)‎‏ (۳ رده)
  10. آب از بن تیره بودن‎‏ (۳ رده)
  11. مرغابی سرش را می‌کند زیر آب، خیال می‌کند کسی نمی‌بیندش‎‏ (۳ رده)
  12. آب اومد.ـ کدوم آب؟‎‏ (۳ رده)
  13. ناله‌ی آب از ناهمواری زمین است‎‏ (۳ رده)
  14. آب بردن 2‎‏ (۳ رده)
  15. نو کردن ماه به آب...‎‏ (۳ رده)
  16. آب به آب شدن‎‏ (۳ رده)
  17. همیشه آب نمی‌رود به جوی آقا رفیع، یک روز هم می‌رود به جوی آقا شفیع‎‏ (۳ رده)
  18. آب به ریش (کسی) زدن‎‏ (۳ رده)
  19. چه سرکه‌یی باشد که از آب ترش‌تر نباشد‎‏ (۳ رده)
  20. آب به کون خر (یا شتر)ریختن‎‏ (۳ رده)
  21. کوزه‌ی نو، آب خنک‎‏ (۳ رده)
  22. آب دریا از دهن سگ نجس نمی‌شود‎‏ (۳ رده)
  23. آب گیرش نمی‌آید، وگرنه شناگر ماهری است‎‏ (۳ رده)
  24. آبی میون سنگ...‎‏ (۳ رده)
  25. آسید عباس هم با من کومک کرد‎‏ (۳ رده)
  26. آگوز‎‏ (۳ رده)
  27. امان از دوغ لیلی...‎‏ (۳ رده)
  28. با آب طلا باید نوشت (یا بنویسند)‎‏ (۳ رده)
  29. بزرگی، یک دمش آب است، یک دمش آتش‎‏ (۳ رده)
  30. به هیچ آبی نخیسیدن‎‏ (۳ رده)
  31. تو شیشه‌یی کردن که یک مثقال آب نگیرد (کسی را ــ)‎‏ (۳ رده)
  32. حوضی که آب ندارد قورباغه می‌خواهد چه کار؟‎‏ (۳ رده)
  33. خوردن و یک آب هم بالایش (چیزی را ــ)‎‏ (۳ رده)
  34. روی آب نشستن‎‏ (۳ رده)
  35. سرکه جایی ترش است که آب نباشد‎‏ (۳ رده)
  36. آب (و آتش) روشنایی خانه است.‎‏ (۳ رده)
  37. عاشقم، پول ندارم، کوزه‌تو بده آب بیارم‎‏ (۳ رده)
  38. آب از دریا بخشیدن‎‏ (۳ رده)
  39. مزه‌ی آب دادن‎‏ (۳ رده)
  40. آب بدود، نان بدود، (فلان) به دنبالش‎‏ (۳ رده)
  41. نان این‌جا، آب این‌جا، کجا روم به زِ این‌جا؟‎‏ (۳ رده)
  42. آب بردن 3‎‏ (۳ رده)
  43. آب به آبادانی می‌رود‎‏ (۳ رده)
  44. وسمه را آب، گلاب را خواب‎‏ (۳ رده)
  45. آب به سبد کردن‎‏ (۳ رده)
  46. چوب، هر چه (یا هر قدر هم) سنگین باشد، آب فرو(یش) نمی‌برد‎‏ (۳ رده)
  47. آب بیرون رفتن‎‏ (۳ رده)
  48. کوزه‌ی نو، دو روز آب را خنک نگه می‌دارد‎‏ (۳ رده)
  49. آب دریا به دهن ماهی دریا خوش است‎‏ (۳ رده)
  50. آب صدای (شرشر) خودش را نمی‌شنود‎‏ (۳ رده)

نمایش (۵۰تای قبلی | ۵۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)