صفحه‌های بن‌بست

پرش به: ناوبری، جستجو

صفحه‌های زیر به هیچ صفحهٔ دیگری در کتاب کوچه پیوند ندارند.

نمایش در پائین تا ۲۶ نتیجه in range #۱۵۱ تا #۱۷۶.

نمایش (۵۰تای قبلی | ۵۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)

  1. مرغابی سرش را می‌کند زیر آب، خیال می‌کند کسی نمی‌بیندش
  2. مزه‌ی آب دادن
  3. مشک خالی و پرهیزِ آب؟
  4. ملک با کفر آباد می‌شود، با ظلم نمی‌شود
  5. مورچه را آب می‌برد...
  6. ناله‌ی آب از ناهمواری زمین است
  7. نان این‌جا، آب این‌جا، کجا روم به زِ این‌جا؟
  8. نان و آب داشتن
  9. نبود آباد
  10. نقش بر آب شدن
  11. نقش خود را در آب دیدن
  12. نه آب و نه آبادانی، نه گلبانگ مسلمانی
  13. هر بادی آب سرد نمی‌کند
  14. هر کسی آب دل خودش را می‌خورد
  15. هر کسی کار خودش، بار خودش،‌ آبش به انبار خودش
  16. هر که خواب است، روزیش در آب است
  17. همیشه آب نمی‌رود به جوی آقا رفیع، یک روز هم می‌رود به جوی آقا شفیع
  18. پته را به آب دادن
  19. پل آن‌ورِ آب (یا جو) بودن
  20. چشم آب نداشتن
  21. چوب، هر چه (یا هر قدر هم) سنگین باشد، آب فرو(یش) نمی‌برد
  22. کلاه کچل را آب برد...
  23. گشنه خواب نان می‌بیند، تشنه خواب آب
  24. یک ده آباد، به ز صد شهر خراب است
  25. یک چشمه آب درون، به ز صد چشمه آب بیرون است
  26. یکی رفت یکی موند...

نمایش (۵۰تای قبلی | ۵۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)